مقاله نگاهی بر زندگینامه و شخصیت شهید آوینی در32صفحه قابل ویرایش
فهرست:
مقدمه
گفته های آوینی در ارتباط با زندگیش
سینمای ایران از دیدگاه شهید آوینی
ازغدی: کسانی مانند شهید آوینی در ایران بایکوت شدهاند
خاطره حضور رهبر انقلاب در مراسم تشیع شهید آوینی
گفتگوی رجانیوز با شهریار زرشناس درباره شهید آوینی
سید محمد واسطه آشنایی با سید مرتضی
گمشده خود را در امام(ره) یافته بود
سوره، یک دانشگاه تأثیرگذار بود
مقالات آوینی در نقد روشنفکری سکولار بسیار طوفانی بود
زم گله می کرد که چرا سوره خودکفا نمی شود!
آوینی متفکر مرحله گذار
تئوری هایش در دانشگاه تدریس شود
دو مشکل اساسی صداوسیما
آوینی معتقد به سینمای روشنفکرانه نبود
صداوسیما پوسته غرائز را پررنگ تر می کند
خودآگاهی انتقادی نسبت به ماهیت مدرنیته، مبنای انقلاب فرهنگی
دانشگاه آزاد نگاه غلط مدرک گرایی را نهادینه کرد
دانشگاه آزاد در حال تبدیل شدن به یک حزب سیاسی است
روزهای آخر مرتضی
مرتضی می خواست درباره ولایت فقیه کتاب بنویسد
با حضور آقا، ماهیت مرتضی برای خیلی ها مشخص شد
منابع:
مقدمه:
شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد تحصیلات دانشگاهیاش را نیز در رشتهای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت .
گفته های آوینی در ارتباط با زندگیش
حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همهی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار او جلوهگر میشود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."